شنبه ۱۵ اردیبهشت ۰۳

مشاوره افسردگی

۵ بازديد
افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال خلقی است که می تواند اشکال مختلفی داشته باشد: برخی از روزها ممکن است برای شما غیرممکن باشد که از رختخواب خارج شوید، در حالی که روزهای دیگر ممکن است احساس کنید که توانایی بیشتری برای انجام فعالیت های عادی روزانه خود دارید. زندگی با افسردگی هم برای کسانی که رنج می برند و هم برای اطرافیانشان می تواند فوق العاده سخت باشد. با این حال، بسته به ماهیت شرایط، جستجوی کمک اغلب می تواند به تاخیر بیفتد.

آیا من افسردگی دارم؟
برای برخی، مانع جستجوی کمک این است که بدانند آیا واقعاً افسردگی دارند یا خیر. قبل از اینکه به علائم افسردگی بپردازیم، مهم است به این نکته اشاره کنیم که اگر با احساسات خود دست و پنجه نرم می کنید و احساس می کنید نمی توانید با آن کنار بیایید، بد نیست به دنبال حمایت باشید. شما سزاوار کمک هستید، مهم نیست که مشکلات شما چقدر بی اهمیت باشد.

افسردگی چه حسی دارد؟
اگر افسردگی دارید، احتمالاً حداقل پنج مورد از علائم زیر را دارید.

ممکن است احساس کنید:

بی ارزش
مثل اینکه زندگی ارزش زیستن ندارد
مدام مضطرب، گریان و نگران
مثل اینکه نمیتونی تمرکز کنی
تصمیم نگرفتم
تحریک پذیری و عدم تحمل دیگران
شما به اندازه کافی از زندگی لذت نمی برید
شما فاقد عزت نفس هستید
احساس گناه بیش از حد و نامناسب می کنید
هیچ انگیزه یا علاقه ای به چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید ندارید
ممکن است تجربه کنید:

تغییر در الگوهای خواب - شب های شکسته یا خواب زیاد
تغییر در الگوی غذا خوردن - از دست دادن اشتها یا پرخوری
خستگی و از دست دادن انرژی
سردردهای مداوم و/یا ناراحتی های معده
درد مزمن
الگوی صحبت کندتر از حد معمول
از دست دادن میل جنسی
تغییرات در چرخه قاعدگی
همچنین ممکن است:

سرگرمی ها و علایق را نادیده بگیرید
خود را از دوستان و خانواده جدا کنید
در فعالیت های اجتماعی کمتری شرکت کنید
به کاهش بهره وری خود در محل کار توجه کنید
در برخی موارد، ممکن است حتی متوجه نباشید که افسرده هستید، به خصوص اگر این روند تدریجی طی هفته ها یا ماه ها باشد. گاهی اوقات لازم است یکی از دوستان، اعضای خانواده یا شریک زندگی به شما اشاره کند که ممکن است مشکلی داشته باشید.

چرا افسرده می شویم؟
گاهی اوقات بلافاصله مشخص می شود که چه چیزی باعث آن شده است، اما گاهی اوقات دلیل واضحی وجود ندارد که چرا اینقدر احساس ناراحتی می کنید. ممکن است چیزی یا کسی را از دست داده باشید، یا ممکن است به دلیل ناامیدی یا ناامیدی باشد. معمولا بیش از یک دلیل برای اینکه شما از افسردگی رنج می برید وجود دارد و این دلایل از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

علل شایع افسردگی عبارتند از:

رویدادهای ناراحت کننده زندگی
رویدادهای ناراحت کننده زندگی می تواند بر ما تأثیر بگذارد. طلاق، مشکلات خانوادگی یا از دست دادن شغل همگی در زندگی ما مهم هستند که می توانند روحیه ما را تغییر دهند.

عزاداری
از دست دادن یک عزیز می تواند خطر را افزایش دهد. همیشه فقط از دست دادن نیست که باعث افسردگی می شود، بلکه نحوه برخورد ما با آن است. اگر غصه نخورید یا احساسات خود را به درستی ابراز نکنید، آنها می توانند به افسردگی تبدیل شوند و به آنها کمک کنند.

تجربیات دوران کودکی
تجربیات دوران کودکی شما می تواند شما را به عنوان یک بزرگسال تحت تاثیر قرار دهد. اگر از نظر جسمی یا عاطفی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید، یا به شما آموزش داده نشده است که چگونه با مشکلاتی که به زندگی تان می آید، برخورد کنید، ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی در رشد شما شود.

خشم
«خشم منجمد» اصطلاحی است که با افسردگی مرتبط است. شاید چیزی را پشت سر گذاشته اید که باعث عصبانیت شما شده است، اما در آن زمان نمی توانید احساسات خود را به درستی بیان کنید. این نوع خشم سرکوب می شود. سپس می تواند ایجاد شود و به دلیل افسردگی تبدیل شود.

محل
احساس تنهایی، استرس، خستگی جسمی و/یا نداشتن کسی که با او صحبت کنید، همگی می توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند.

الکل
نوشیدن بیش از حد الکل می تواند شما را مستعد افسردگی کند.

بیماری جسمی
برخی از انواع بیماری های جسمی می توانند افراد را مستعد افسردگی کنند:

مشکلات هورمونی، به عنوان مثال تیروئید کم کار
عفونت های ویروسی، به عنوان مثال تب غدد یا آنفولانزا (شایع در افراد جوان تر)
بیماری های دردناک یا مداوم، به عنوان مثال. آرتروز
شرایط تهدید کننده زندگی، به عنوان مثال. بیماری قلبی و سرطان
شرایط مزمن، به عنوان مثال دیابت و صرع
انواع افسردگی
افسردگی انواع مختلفی دارد، از جمله:

افسردگی خفیف - زمانی که علائم افسردگی تأثیر محدودی بر زندگی روزمره داشته باشد. به طور کلی، مبتلایان به افسردگی خفیف، خلق و خوی مداوم را تجربه خواهند کرد. برای آنها ممکن است انگیزه دادن به خود برای انجام کارهایی که معمولاً از آنها لذت می برند دشوار باشد.

افسردگی عمده (بالینی) - شکل شدیدتری که می تواند منجر به بستری شدن در بیمارستان شود. علائم بارزتر خواهند بود و با زندگی روزمره تداخل خواهند داشت. آنها می توانند بر عادات غذایی، خواب و سایر فعالیت های روزانه تأثیر بگذارند. برخی از مبتلایان ممکن است احساس خودکشی کنند و زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد.

اختلال دوقطبی - یک نوع افسردگی شیدایی که با بالا و پایین شدن شدید مشخص می شود. به عنوان مثال، یک دوره بیش فعالی که در آن مبتلایان هیجان زده هستند و کارهای بیش از حد جاه طلبانه را برنامه ریزی می کنند، یک دوره افسردگی شدید به دنبال دارد.

اختلال عاطفی فصلی (SAD) - شکلی است که ارتباط نزدیکی با طول روز دارد. معمولاً در ماه های پاییز و زمستان که روزها کوتاهتر هستند رخ می دهد. با روشن‌تر و طولانی‌تر شدن روزها، علائم فروکش می‌کنند.

افسردگی پس از زایمان - وضعیتی که می تواند در هر کسی که زایمان می کند یا همسرش بعد از زایمان ایجاد شود.

چه زمانی برای افسردگی کمک بگیرید
اگر علائم افسردگی را بیش از یک روز، هر روز، برای بیش از دو هفته تجربه کردید، باید از پزشک عمومی خود کمک بگیرید. اگر احساسات شما بر بسیاری از بخش های زندگی شما تأثیر می گذارد، این نشانه آن است که ممکن است به حمایت حرفه ای نیاز داشته باشید.

حوزه هایی از زندگی شما که افسردگی می تواند بر آنها تأثیر منفی بگذارد شامل موارد زیر است، اما محدود به آنها نیست:

روابط
برای کار
فواید
احساس کلی شادی و لذت
افکار خودکشی و خودآزاری نیز علائم هشدار دهنده ای هستند که وضعیت شما در حال بدتر شدن است. اگر این موارد را تجربه کردید، باید به دنبال پشتیبانی حرفه ای باشید.

برای بسیاری، درمان افسردگی ممکن است کاری غیرممکن به نظر برسد، اما هر چه زودتر به دنبال کمک باشید، بهتر است. در برخی موارد، بیماری می تواند بدون درمان ناپدید شود. با این حال، همیشه اینطور نیست و این خطر وجود دارد که زندگی با این شرایط فشار روحی و جسمی قابل توجهی بر سلامت و رفاه شما وارد کند. بنابراین، بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی، درمان را انتخاب می کنند.

در مراحل اولیه، پزشک عمومی شما با انجام آزمایشاتی برای رد سایر مشکلات سلامتی، مانند کم کاری تیروئید، به دنبال تشخیص این وضعیت خواهد بود. سپس آنها سؤالات مختلفی در مورد سلامت عمومی شما و اینکه چگونه احساسات شما بر سلامت روحی و جسمی شما تأثیر می گذارد می پرسند. از اینجا، گزینه های درمانی مناسب دنبال می شود. اینها به ماهیت افسردگی و شرایط شخصی شما بستگی دارد.

درمان و حمایت افسردگی
صحبت با یک متخصص، چه پزشک عمومی یا یک مشاور، می تواند به شما در درک آنچه نیاز دارید کمک کند. این می تواند از نکات خودیاری و تمرینات تنفسی گرفته تا روان درمانی و/یا داروها باشد. هر کس متفاوت است و به سطوح مختلف حمایت نیاز دارد.

افسردگی، حتی در شدیدترین شکل آن، یک بیماری قابل درمان است. طیف وسیعی از گزینه های درمانی باید ارائه شود. دو نوع رایج ارائه شده مشاوره و دارو هستند. اینها اغلب به صورت ترکیبی استفاده می شوند - به ویژه در موارد شدیدتر.

مشاوره افسردگی
مشاوره افسردگی اغلب به عنوان یک برنامه درمانی ترکیبی توصیه می شود. گفتار درمانی می تواند به شما در شناسایی، رسیدگی و مدیریت افکار منفی و خودتخریب کننده ای که ممکن است بر نحوه برخورد شما با افسردگی تأثیر بگذارد کمک کند. انواع مشاوره و روان درمانی زیر در درمان افسردگی موثر بوده است:

درمان شناختی رفتاری (CBT)
بر اساس دستورالعمل های صادر شده توسط موسسه ملی سلامت و تعالی (NICE)، درمان شناختی رفتاری از جمله درمان های توصیه شده برای افسردگی است. این درمان بر این فرض استوار است که طرز فکر و عمل ما بر احساس ما تأثیر می گذارد. افراد مبتلا به افسردگی تمایل دارند افکار خود را شکست دهند که می تواند منجر به رفتارهای منفی شود. هدف CBT کمک به مبتلایان به شناسایی و حذف افکار منفی و الگوهای رفتاری غیر مفید است.

مشاوره برای افسردگی (CfD)
CfD مدلی از درمان روانشناختی است که توسط NICE برای درمان افسردگی توصیه شده و برای ارائه در برنامه بهبود دسترسی به درمان‌های روان‌شناختی (IAPT) تایید شده است. مشاوره افسردگی یکی از درمان های توصیه شده علاوه بر CBT است.

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)
این نوع گفتار درمانی به طور خاص برای کمک به افرادی که از افسردگی مکرر رنج می برند طراحی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی عناصر شناخت درمانی و تکنیک های ذهن آگاهی (تمرینات تنفسی و مدیتیشن) را ترکیب می کند تا به شکستن یا تغییر رابطه شما با الگوهای افکار منفی کمک کند.

درمان بین فردی (IPT)
درمان بین فردی بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه سلامت روان ما بر روابط ما تأثیر می گذارد و چگونه روابط ما بر ما تأثیر می گذارد. تفکر پشت آن این است که علائم روانشناختی، مانند افسردگی، معمولا پاسخی به یک مشکل در روابط ما با دیگران است. علائم به دست آمده همچنین می تواند ارتباط را بدتر کند، بنابراین یک چرخه ایجاد می کند. IPT با کسانی که مشکلات قابل شناسایی دارند بهترین کار را می کند.

روان درمانی
هدف درمان روان پویشی این است که بفهمیم چگونه افکار ناخودآگاه فرد بر رفتار او تأثیر می گذارد. این نوع درمان می تواند به افراد کمک کند احساسات و تجربیات ریشه دار خود را درک کرده و کشف کنند.

گروه درمانی
اگرچه اصطلاح «گروه درمانی» را می‌توان برای بسیاری از درمان‌های گفتاری به کار برد، اما عمدتاً برای درمان‌هایی استفاده می‌شود که در پویایی‌های گروهی بهترین کار را دارند. یکی از مزایای اصلی این نوع درمان، شبکه پشتیبانی همتایان است که از مشکلات مشابه رنج می برند. هدف آن تشویق شما به اشتراک گذاری تجربیات و تلاش برای درک بهتر خود است.

هنر درمانی
هنر درمانی از رسانه های هنری استفاده می کند تا به افراد کمک کند احساسات خود را به روشی جدید کشف کنند. از هنر به‌عنوان شکلی برای ارتباط استفاده می‌کند - این به‌ویژه برای کسانی که ابراز احساساتشان به صورت کلامی مشکل است، خوب است.

پزشکی
همراه با مشاوره، پزشکان عمومی ممکن است برای کمک به بیمارانی که افسردگی متوسط ​​تا شدید را تجربه می کنند، دارو تجویز کنند. داروهای ضد افسردگی می توانند به کاهش علائم رایج افسردگی مانند خواب ضعیف، خلق و خوی ضعیف و تمرکز ضعیف کمک کنند. آنها می توانند به بیماران کمک کنند تا عملکرد بهتری داشته باشند و حتی توانایی آنها را برای رویارویی با شرایط دشوار در هنگام ایجاد شرایط افزایش دهند.

با این حال، چنین دارویی برای همه موثر نیست و به تنهایی با علت اصلی مقابله نمی کند. به همین دلیل است که مشاوره افسردگی همراه با مداخله پزشکی توصیه می شود.

https://www.counselling-directory.org.uk/
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.